پرنیاپرنیا، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 2 روز سن داره

خاطرات من و مامان جون

روزهایی که نبودیم

سلام دخترک نازم درست روز تولدت من وشما همراه خاله  محبوبه وشوهر خاله که چند روزی مهمون ما بودن رفتیم شمال فکر کنم این بهترین کادوی تولد واسه تو بود که دو هفته عالی رو اونجا گذروندی اما مامانی قبل تولدت شما رو بردم طلا فروشی ودو تا النگو ناز واست گرفتم نمیئونی داشتی چیکار می کردی به هر النگویی که من وخاله دست میزدیم تو هم می خواستی امتحان کنی ،همش دلهره داشتم چطوری باید النگو رو تو دستت بکنم که خیلی خوب خودت دستاتو بردی جلو وآقای طلا فروش هم انداخت تو دستت روز تولدت یه کیک کوچولو گرفتیم تو راه و اونجا با خاله ها ومادر جون ودایی تولد تو جشن گرفتیم البته بدون حضور بابایی وهدف کلی جمع کردن کادو بود که با موفقیت انجام شد تا به و...
27 شهريور 1391

تولد

فرشته کو چولو من تو قشنگ ترین هدیه از جانب خداوند برای من وبابات هستی با تمام وجودم دوست دارم                                                     تولدت مبارک
6 شهريور 1391
1